واقعا نمیدانم برای نوشتن چنین چیزی که بر سرم رفت آمادهام یا نه.
نمیتوانم. خیلی نوشتم و پاک کردم. اما هنوز برای خودم آنقدر تازه است که به زبان و کلمه نیاید. حتی نوبت فوری هم از تراپیستم نگرفتم. نمیتوانستم برای او بگویم که بعد از ده سال میم توی صورتم نگاه کرد و بعد از شنیدن رنج این سالها فقط عذرخواهی کرد.